اگر قاضی چنین زیبا تو باشی
منم مجرم به جرم جمله عالم
مسیحایی مرا جان از تو گیرد
که بخشاید گناه جمله آدم
بزن شمشیر عدل ناصری را
به فرق چار فصل و هفت شب هم
مگر مهر مظفر فر گدازد
که آذر را به آهن در گذارم
وگرنه حورم از مه عار دارد
اگر چه دور احمد را گزارم
منم مجرم به جرم جمله عالم
مسیحایی مرا جان از تو گیرد
که بخشاید گناه جمله آدم
بزن شمشیر عدل ناصری را
به فرق چار فصل و هفت شب هم
مگر مهر مظفر فر گدازد
که آذر را به آهن در گذارم
وگرنه حورم از مه عار دارد
اگر چه دور احمد را گزارم
No comments:
Post a Comment